سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بردباری جامه دانشمند است، پس مبادا که آن را برتن نکنی . [امام باقر علیه السلام ـ در نامه اش به سعد خیر ـ]
پاتوق وبگردی فانی 20


دلم برات تنگ شده… این روزا…

عاشقای حضرت زینب بی صبرانه در آرزوی دیدار بانوی غم کشیده ی اسلام و خواندن دو رکعت نماز خالصانه وعاشقانه در این حرم هستد.. ولی صبر تا کی..

خدایا زیارتش را نصیب تمام عاشقان بگردان…

haram.hazrat.Zainab.jpg

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید

ارسال به کلوب ارسال به فبس بوک ارسال به گوگل ارسال به فرند فید ارسال به یاهو

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط محسن 92/12/11:: 10:46 عصر     |     () نظر

 

اندر خواص گل چهل سکه

در این قسمت با برخی خواص منحصر بفرد گل چهل سکه آشنا خواهیم شد..

گل چهل سکه گیاهی است با خواص دارویی باارزش که اغلب در چین و ژاپن به صورت خودرو می روید. چای تهیه شده از گل  چهل سکه حاوی ترکیبات مفیدی از جمله فلاوونوئید است که از عضلات قلب و عروق محافظت کرده و بدن را در برابر بیماری های قلبی و عروقی و اختلال تنظیم فشار خون محافظت می کند. تحقیقات نشان داده است نوشیدن یک تا دو فنجان از دم کرده این گل گردش خون را تسریع کرده و علاوه بر کاهش خطر ابتلا به واریس سیاهرگی، فشار خون را تنظیم می کند.

 

دم کرده گل چهل سکه تأثیر بسزایی در شنوایی داشته و افسردگی و آلزایمر را بهبود می بخشد.

 

آمارها حاکی از آن است این نوشیدنی اغلب سردردها را بخصوص سردردهای میگرنی را کم کرده و دوره های آن را کاهش می دهد.

 

به نوشته ی یورفان این نوشیدنی در درمان تعدادی از اختلالات هورمونی مؤثر است همچنین افرادی که در معرض خطر آسیب به شبکیه چشم هستند می توانند با استفاده از دم کرده گل چهل سکه، از چشم خود محافظت کنند.

 

پژوهش های اخیر نشان داده است چای گل چهل سکه حافظه را تقویت کرده و با افزایش توانایی مغز کیفیت یادگیری را بهبود می بخشد.

 

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید

ارسال به کلوب ارسال به فبس بوک ارسال به گوگل ارسال به فرند فید ارسال به یاهو

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط محسن 92/12/11:: 10:46 عصر     |     () نظر

دوران نامزدی خیلی مهم است!

 

دوران نامزدی خیلی مهم است!

فلسفه وجودی دوران نامزدی، ایجاد فرصتی مناسب جهت آشنایی با اخلاقیات، روحیات و ویژگی ‌های شخصی و شخصیتی دختر و پسر با یکدیگر می باشد. در واقع در این دوران افراد سعی می کنند نسبت به یکدیگر و نقاط قوت و ضعفشان شناخت حاصل کرده و این آگاهی را اساسی جهت ایجاد تفاهم و موفقیت در زندگی مشترک آینده شان قرار دهند.

 

غیرممکن نیست که طرفین پس از مدتی که از دوران نامزدی شان گذشت متوجه عدم سنخیتشان با یکدیگر شده و در دوراهی وحشتناکی بین ماندن و ادامه دادن یا ترک کردن و رها شدن قرار گیرند.

 

معمولا افراد وقتی در چنین موقعیتی قرار می گیرند دچار برخی اشتباهات می شوند:

- عدم توجه به یافته ها: برخی نسبت به یافته ها و شناختشان نسبت به فرد مقابل دچار تردید شده و خود را با این گمان که ممکن است اشتباه کرده باشند و فرد مقابل ایرادی ندارد،‌گول می زنند. در واقع این گروه با این افکار سعی در انحراف افکار و به اشتباه انداختن خود دارند.

 

- حل شدن تفاوت ها پس از ازدواج: گروهی از جوانان وقتی به تمایز فاحش خود و فرد مقابل پی می برند،‌ به این فکر میکنند که ازدواج به دلیل نیروی جادویی خود (عشق) خود به خود همه مشکلات و تمایزها را حل می کند. در حالیکه یقینا عشق قبل از وصال بیشتر و قوی تر از عشق بعد از وصال است.

 

- تصمیم بر تغییر فرد مقابل: برخی دیگر چون از سویی فرد مقابل را با ملاک های خود هم سنخ نمی بینند و از سوی دیگر جرات بر هم زدن نامزدی شان را ندارند تصمیم می گیرند، فرد مقابل ر همانگونه که دوست دارند بسازند و تغییر دهند. غافل از آنکه افراد در این سن و سال تغییر ناپذیرند.

 

- و …

 

معمولا افراد به دلیل وابستگی های عاطفی و شرایط اجتماعی نمی دانند که چه کاری باید انجام دهند و در نهایت نمی توانند درست تصمیم بگیرند. به همین دلیل به برخی نکات در این دوران لازم است:

 

- سعی کنید واقع بین باشید.

 

- خانواده را در جریان شرایط موجود قرار داده و مدتی از آنها جهت فکر کردن و به نتیجه رسیدن فرصت بخواهید.

 

- حتما مشکلات و شرایط موجود را با یک مشاور متخصص در میان گذاشته و از راهنمایی های وی بهره بگیرید.

 

- به تنها چیزی که فکر می کنید و باید برایتان ارزش داشته باشد زندگی آینده تان باشد نه حرف و حدیث اطرافیان و آشنایان یا مشکلات پیش رو.

 

معمولا افراد به دلیل وابستگی های عاطفی و شرایط اجتماعی نمی دانند که چه کاری باید انجام دهند و در نهایت نمی توانند درست تصمیم بگیرند

 

- درست است که تلاش شما در جهت برطرف شدن مشکلاتتان با فرد مقابل (نامزدتان) است اما اگر در نهایت قادر به حل مشکلات نشدید و نظ مشاور هم همین بود بدانید که جدایی در این مرحله بسیار بهتر،‌ مفیدتر و راحتتر از جدایی پس از ازدواج می باشد.

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید

ارسال به کلوب ارسال به فبس بوک ارسال به گوگل ارسال به فرند فید ارسال به یاهو

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط محسن 92/12/11:: 10:46 عصر     |     () نظر

 

 

 

فال و طالع بینی با طعم بستنی

♥♥♥فال و طالع بینی جالب و جدید با طعم بستنی دلخواه شما♥♥♥

 

طعم بستنی دلخواه شما چه طعمی است؟

جالب است بدانید که ارتباط مستقیمی بین ویژگی های شخصیتی شما و طعم بستنی دلخواهتان وجود دارد. این تست خودشناسی برپایه تحقیقات یک شرکت آمریکایی تولید کننده بستنی به نام “ادیس گراند” شکل گرفته است. پس از مدتی تیم محققان به سرپرستی دکتر آلن هیرش رئیس بخش عصب شناسی موسسه تحقیقات بویایی،چشایی شیکاگو موفق شدند به ارتباط بین شخصیت افراد و طعم بستنی مورد علاقه آنها پی ببرند.

 

تذکر1: بهتر است ابتدا بستنی خود را انتخاب کنید و بعد پاسخ ها را بخوانید


گزینه ها:

بستنی وانیلی، بستنی شکلاتی، بستنی موزی و بستنی توت فرنگی
تذکر 2: اگر چند نوع بستنی را دوست دارید تنها آن را که به سایرین ترجیح می دهید انتخاب کنید. خود را در شرایطی فرض کنید که باید بین دو نوع بستنی یکی را انتخاب کنید ….

مثلا من هم بستنی شکلاتی دوست دارم و هم بستنی توت فرنگی اما اگر مجبور باشم بین آن دو یکی را انتخاب کنم، بستنی شکلاتی را ترجیح می دهم. این نشان می دهد که آن جنبه از خصوصیات شخصیتی شما پر رنگتر هستند

 

فال و طالع بینی با طعم بستنی دلخواه شما

 

بستنی وانیلی

اگر بستنی وانیلی دوست دارید، فردی شاد و پرهیجان هستید که از روی انگیزه آنی وبدون فکر قبلی عمل می کنید. در زندگی، خطرات زیادی را می پذیرید و اهداف بزرگی درسر دارید. انتظار شما از خودتان بسیار زیاد است و از ارتباط با اقوام نزدیک خود خوشحال هستید . به طوری کلی شخصیتی خونگرم، پرتلاش و آرمانگرا دارید و با احساس هستید.

 

فال و طالع بینی با طعم بستنی دلخواه شما

 

بستنی شکلاتی

اگر بستنی شکلاتی می پسندید، فردی سرزنده و با نشاط، خلاق، خوش لباس، برونگرا و فریبنده هستید. زندگی شما سرشار از شور و هیجان است و به سادگی روی دیگران تأثیر می گذارید. به طور کلی، طرفداران این بستنی از این که در مرکز توجه دیگران باشند لذت می برند و گرفتار شدن در روال عادی زندگی برایشان کسالت آور است.

 

 

بستنی موزی

اگر طعم موزی را دوست دارید، شخصی راحت هستید که مسائل را ساده در نظر می گیرید. سخاوتمند هستید و در فعالیت هایتان متعادل عمل می کنید. صداقت در شخصیت شما دیده می شود و درعین حال دلسوز و مهربانید.

 

فال و طالع بینی با طعم بستنی
بستنی توت فرنگی

اگر بستنی توت فرنگی را انتخاب می کنید، فردی خجالتی هستید. با این حال، احساساتی نیرومند دارید. شکاک، مستبد، خود رأی و درون گرا هستید و به نکات جزئی و ظریف بسیار توجه می کنید. در قبال بسیاری از مسائل به راحتی خودتان را مقصر می دانید و در مواردی بداخلاق و بدبین می شوید. از جمله ابعاد دیگر شخصیت شما آن است که اعتماد به نفس کمی دارید.

 

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید

ارسال به کلوب ارسال به فبس بوک ارسال به گوگل ارسال به فرند فید ارسال به یاهو

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط محسن 92/12/11:: 10:45 عصر     |     () نظر

واقعه ای که در اولین اربعین حسینی اتفاق افتاد..

 

اربعین,وقایع اربعین,اربعین امام حسین(ع)

آری باز هم آمد اربعین حسینی..چهلم سالار شهیدان و یارانش روزی که همه عالم در ماتمش فرو رفته اند…

و اما در این مطلب : 3واقعه ی مهم که در اولین اربعین حسینی اتفاق افتاد..
1? نخستین زیارت قبر امام حسین علیه السلام  توسط جابربن عبدالله انصاری
بشارة المصطفى: از اعمش، از عطیه عوفى روایت شده که گفت: با جابر بن عبد اللَّه انصارى، جهت زیارت قبر حضرت حسین‏ بن على علیه السّلام، راه افتادیم وقتى به کربلا رسیدیم، جابر به کنار آب فرات رفت، و در آن غسل کرد، سپس پارچه‏ اى را به کمر بست و دیگرى را به دوش انداخت [و خود را به هیأت زائران خانه خدا در آورد] آنگاه خود را با عطرى خوشبو کرد. و قدمى بر نداشت مگر اینکه خدا را یاد کرد تا به قبر نزدیک شد [جابر در آن ایام نابینا شده بود و جایى را نمى‏دید لذا] به من گفت: یاریم کن تا قبر حضرتش را لمس کنم، من او را یارى کردم، روى قبر افتاد و بیهوش شد، آبى به سر و صورتش زدم تا به حال آمد و سه بار صدا زد: یا حسین، و سپس گفت: دوستى، جواب دوستش را نمى ‏دهد، سپس گفت: و چگونه مى‏ توانى جواب بدهى، و حال آنکه رگهاى گردنت بریده شده، و بین بدن و سرت جدایى افتاده است.

 

من شهادت مى ‏دهم که تو، فرزند پیامبرانى، و فرزند سرور مؤمنانى، فرزند همراه تقوایى، فرزند سلیل هدایتى، تو پنجمین اهل کسائى، تو فرزند سید نقبائى، تو فرزند فاطمه سیده زنانى، و چرا چنین نباشى و حال آنکه به دست سید پیامبران به تو غذا داده شد و در دامن پرهیزکاران تربیت یافتى و از پستان ایمان شیر خوردى، پاک زیستى، و پاک به شهادت نائل شدى، دلهاى مؤمنان در فراقت ناآرامند، و شک و تردیدى ندارند که [شهادت‏] برایت اختیار شده بود. پس سلام خدا و رضوان او بر تو باد، و گواهى مى‏دهم که تو بر همان راهى رفتى که برادرت یحیى بن زکریا رفت. (1)

 

2. بنا بر قولی رسیدن کاروان اسرا به کربلا
سید بن طاوس می نویسد: قال الراوی و لما رجع نساء الحسین ع و عیاله من الشام و بلغوا العراق قالوا للدلیل مر بنا على طریق کربلاء فوصلوا إلى موضع المصرع فوجدوا جابر بن عبد الله الأنصاری رحمه الله و جماعة من بنی هاشم و رجالا من آل رسول الله ص قد وردوا لزیارة قبر الحسین ع فوافوا فی وقت واحد و تلاقوا بالبکاء و الحزن و اللطم و أقاموا …

 

هنگامى که زنان و فرزندان حسین از شام برگشتند و به عراق رسیدند به راهنما گفتند: ما را از راه کربلا ببر. وقتى به موضع قتلگاه رسیدند جابر بن عبد اللَّه انصارى را با گروهى از بنى هاشم و مردى از آل رسول اللَّه یافتند که براى زیارت امام حسین علیه السلام وارد شده بودند. همه در یک وقت وارد شدند و با یک دیگر شروع به گریه و حزن کردند و لطمه بصورت زدند.

ماتمى بپا کردند که فوق العاده دلخراش و جگر سوز بود. زنان آن دیار نیز به ایشان پیوستند و عموما چند روزى عزادارى کردند.(2) البته آقای رسول جعفریان این نظر را مورد بررسی و نقد قرار داده اند.(3)

 

3واقعه ای که در روز اربعین اتفاق افتاد..

 

3. رسیدن کاروان اسرا به مدینه
بشیر بن حَذلَم می گوید: وقتى نزدیک مدینه رسیدیم حضرت زین العابدین علیه السلام پیاده شد و پس از اینکه خیمه‏ هاى خود را بر سر پا کرد زنان را پیاده نمود. بعد به بشیر فرمود: خدا پدر تو را که شاعر بود رحمت کند. آیا تو بر گفتن شعر قادرى؟ گفتم: آرى. یا ابن رسول اللَّه، من نیز شاعرم. فرمود: وارد مدینه شو و خبر شهید شدن امام حسین را بده. من بر اسب خود سوار شدم و آن را راندم تا وارد مدینه گردیدم. هنگامى که بر در مسجد پیغمبر خدا رسیدم صدا بگریه بلند کردم و این شعر را سرودم:

 

یا أهل یثرب لا مقام لکم بها            قتل الحسین فادمعی مدرار
الجسم منه بکربلاء مضرج              و الرأس منه على القناة یدار

 

یعنى اى اهل مدینه (نام مدینه قبلا: یثرب بوده است) جا ندارد که شما در مدینه بمانید. حسین مقتول شد! این اشکهاى من است که فرو می ریزند؛ جسم مقدس امام حسین در کربلا غرقه به خون است و سر مبارکش بر فراز نیزه دور میزند! بشیر میگوید: سپس گفتم: این على بن الحسین است که با عمه‏ ها و خواهرانش نزدیک شما بر در دروازه مدینه وارد شده ‏اند. من فرستاده آن حضرت می باشم، آمدم تا شما را از مکان آن بزرگوار آگاه نمایم. هیچ زن پرده‏ نشین و محجوبه‏ اى نبود مگر اینکه از مکان خود خارج شد.
زنان در حالى بیرون آمدند که سر و پاى برهنه بودند، صورت‏هاشان خراشیده بود، لطمه بصورت خود میزدند و صدا به وا ویلا بلند می کردند، هیچ روزى بقدر آن روز گریه‏ کننده نبود، هیچ روزى نظیر آن روز به مسلمانان تلخ نگذشت… بشیر میگوید: عموم مردم بر من سبقت گرفتند و متوجه حضرت سجاد(علیه السلام) شدند.
بخدا قسم اگر پیامبر خدا آن طور که به این مردم درباره ما سفارش کرده راجع به کشتن ما توصیه میکرد اینان بیشتر از این به ما ظلم نمی کردند و ما را نمى ‏کشتند…
من نیز اسب خود را به تعجیل راندم و بسوى آن مردم باز گشتم. دیدم آن مردم راه و جاده‏ ها را فرا گرفته ‏اند. من از اسب خود فرود آمدم و روى دوش مردم راه میرفتم تا خود را نزدیک در آن خیمه ‏اى رساندم که حضرت على بن الحسین(علیهماالسلام) در میان آن بود.

 

حضرت سجاد(علیه السلام) پارچه ‏اى بدست داشت که اشکهاى خود را بوسیله آن خشک می کرد. یک خادمى پشت سر امام سجاد(علیه السلام) بود که صندلى همراه خود داشت. وى آن صندلى را نهاد و امام سجاد(علیه السلام) در حالى بر فراز آن نشست که نمی توانست از گریه‏ خوددارى نماید! صداى مردم به گریه بلند شد. ناله و فریاد دختران و زنان بلند شد. مردم از هر طرف به امام سجاد(علیه السلام) تسلیت و تعزیت می گفتند. کار بجایى رسید که آن بقعه یک پارچه ضجه و گریه شد!! امام سجاد بدست خود به مردم اشاره کرد: ساکت شوید! وقتى مردم آرام شدند؛ آن حضرت فرمود:
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ، الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ‏، بارئ الخلائق اجمعین، الذى بعد فارتفع فی السموات العلى، و قرب فشهد النجوى و …
ایها الناس! آن خدائى که حمد مخصوص او است ما را به مصیبت‏هاى جلیل و بزرگ و رخنه بزرگى در اسلام مبتلا کرد. زیرا امام حسین علیه السلام با عترتش شهید شدند، زنان و کودکانش اسیر گردیدند، سر مبارکش را بر فراز نیزه در شهرها گردانیدند. و این مصیبتى است که نظیرى نخواهد داشت.
ایها الناس! کدام یک از شما بعد از شهادت امام حسین مسرور و خوشحال خواهد شد؟ کدام چشم است از شما که از ریختن اشک خوددارى و مضایقه نماید… ایها الناس! کدام قلب است که براى شهید شدن حسین شکافته نشود. کدام قلب است که به حسین علاقه نداشته باشد. کدام گوش است که این مصیبت اسلام را بشنود و ناراحت نشود… بخدا قسم اگر پیامبر خدا آن طور که به این مردم در باره ما سفارش کرده راجع به کشتن ما توصیه میکرد اینان بیشتر از این به ما ظلم نمی کردند و ما را نمى‏ کشتند… (4)

تنظیم یورفان

پی نوشت ها:
1? درر الأخبار با ترجمه‏ سید مهدى و على رضا حجازى و عیدى خسروشاهى‏، ج 1، ص: 697 و 699، ناشر: دفتر مطاالعات تاریخ و معارف اسلامى‏
2? سید على بن موسى بن طاوس، اللهوف، انتشارات جهان تهران، 1348 شمسى،‏ ص : 196
3? رجوع شود به ره توشه راهیان نور، ویژه محرم و صفر 1430ق، صص200 تا 205
4? زندگانى حضرت امام حسین علیه السلام‏،محمد جواد نجفى‏، ج 1، ص: 196 تا  198،ناشر: اسلامیه‏

tebyan.net

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید

ارسال به کلوب ارسال به فبس بوک ارسال به گوگل ارسال به فرند فید ارسال به یاهو

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط محسن 92/12/11:: 10:45 عصر     |     () نظر
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >